اجتهاد
پس از درگذشت آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی (1328 ق ) و آیة الله شریعت اصفهانی (1339 ق ) سه نفر از علمای بزرگ نجف به عنوان مرجع تقلید مطرح شدند: آیة الله نایینی ، آیة الله کاشف الغطاء و آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی ولی با درگذشت آیة الله کاشف الغطاء در سال 1344 ق . و درگذشت آیة الله نایینی در سال 1355 ق . مقام مرجعیت و زعامت دینی شیعیان ، در وجود آیة الله اصفهانی متمرکز و منحصر گردید و تا ده سال بعد که زندگی را وداع کرد در این مقام باقی بود.
مرجعیّت عامّة جهان شیعه، بعد از مرحوم «آخوند خراسانی» خصوصاً به مرحوم «میرزا محمّدتقی شیرازی» (متوفّی 1338 قمری) و مقداری نیز به مرحوم «سیّدمحمّدکاظم یزدی» (متوفّی 1337 قمری) منتقل گردید. مرحوم «میرزامحمّدتقی شیرازی» احتیاطات خود را به «مرحوم سیّد» ارجاع داد و همین أمر، در مرجعیّت مرحوم سیّد مؤثّر بود.
بعد از فوت میرزای شیرازی (دوّم) «مرحوم سیّد» و «مرحوم میرزای نائینی» به مرجعیّت رسیدند. ألبتّه شهرت و مقلّدین «مرحوم سیّد» از «مرحوم نائینی» بیشتر بود. بعد از فوت «مرحوم میرزای نائینی» در نجف و «مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری» در قم (در سال 1355 قمری) مرجعیّت تقلید شیعیان، در بخش عمدةجهان تشیّع تا زمان فوت مرحوم سیّد (در سال 1365 قمری) یعنی حدود 10 سال در آن عالم جلیلالقدر (أعلی الله مقامَه الشَّریف) منحصر گردید.آیتالله حاج شیخ علی غروی علیاری (از علمأ تبریز و شاگرد مرحوم سیّد) میگوید : آقای حاج شیخ خلیل اصفهانی«ره» که از اساتید ما بود در تبریز میفرمود : چند نفر از تجّار تبریز پیش من آمدند، گفتند : ما مقلّد آیتالله بروجردی هستیم. از ایشان بخواه رسالهاش را برای ما بفرستد. در آن زمان آیتالله بروجردی«ره» در بروجرد بود و مرجعیّت مطلقه را «آقا سیّدأبوالحسن اصفهانی» داشت. به ایشان نامه نوشتم و درخواست آقایان را مطرح کردم.
آیتالله بروجردی«ره» در پاسخ نوشت : رساله دادن برای من آسان است، ولی شقّ عصای مسلمین است (موجب اختلاف و تفرقه میگردد). فعلاً عَلَمِ اسلام در دست «آیتالله اصفهانی» است. ایشان مرجع علیالاطلاقاند. صلاح این است که این آقایان از ایشان تقلید کنند.
همچنین «مرحوم آقاضیأ» با اینکه شاگردِ «مرحوم آخوند» بود و همدوره و همدرس «آقا سیّدأبوالحسن اصفهانی» ولی راضی نشد در نجف رسالهاش را چاپ کنند.
شاگرد وی «مرحوم آیتالله آقاشیخ حسین علّامی» در باختران رسالة «مرحوم آقاضیأ» را چاپ کرده بود.