سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایگاه اطلاع رسانی مباشر

 مرحوم علامه طباطبایى

سالروز رحلت مرحوم علامه طباطبایى

در معرفى فیلسوفى صاحب نظر، عارفى بزرگ، فقیهى دانا و مفسرى آشنا به رازهاى نهفته قرآن، چگونه مى‏توان سخن‏گفت که زمان بسیار لازم است تا اندیشمندان بتوانند به افکار بلندش پى ببرند در این گفتار کوتاه، مختصرى از زندگى پربار و گرانبهاى آن استاد گرانمایه را بیان مى‏کنیم امید آنکه درس و پندى براى‏همگان باشد

بعد علمى

استاد بزرگ ودانشمند توانا حضرت آیةاللَّه علامه »سید محمد حسین طباطبایى« علاوه بر اینکه در علوم منطق و کلام وریاضیات و فقه و اصول و رجال، استادى کامل و برجسته بود، با شجاعتى کم نظیر، علم تفسیر و فلسفه را درحوزه‏هاى علمیه زنده کرد و هم جهت با حضرت امام خمینى -رضوان‏اللَّه تعالى علیه- به علم »اخلاق« در بین‏روحانیون، چهره دیگرى بخشید و معنویت را در میان شاگردانش که هر کدام از بزرگان عصر حاضرند، بیدار نمود وى براى رسیدن به این کمال معنوى و علمى، هشت سال از حوزه درس مرحوم آیةاللَّه نائینى و چند سالى از درس‏مرحوم آیةاللَّه شیخ محمد حسین اصفهانى بهره برد و فلسفه را نزد فیلسوف بزرگ زمان خود، مرحوم آقا سید حسین‏بادکوبه‏اى فراگرفت و ریاضیات عالى را در نزد مرحوم سید ابوالقاسم خوانسارى که یکى از ریاضى‏دانهاى بسیارداناى عصر خود بود آموخت و با شاگردى در مکتب مرحوم حاج میرزا على آقا قاضى -رحمةاللَّه علیه- در اخلاق وعرفان عملى، تکامل پیدا کرد، و آنگونه با علم عملى خود در جامعه ایران و جهان اثر گذاشت که حتى مستشرقینى که‏در دنیاى غیر اسلام، با معارف الهى آشنا هستند آن استاد عزیز را به عنوان یک متفکر بزرگ مى‏شناسند و از اثرهاى‏ارزنده آن پیر وارسته و دانشمند کم نظیر در تفسیر، فقه، اصول و دیگر علوم اسلامى استفاده مى‏نمایند

اثرهاى علمى

دانشمند شهیر علامه طباطبایى، همگام با تربیت شاگردانى در علوم مختلف اسلامى، به کار نویسندگى در رشته‏هاى‏گوناگون مشغول بود، تا در این زمینه نیز خدمت ارزنده‏اى به جامعه بشرى نموده باشد که در این گفتار به چند نمونه ازآن تألیفات اشاره مى‏کنیم:

1 - تفسیر المیزان

این کتاب شریف و ارزشمند که در بیست جلد تنظیم شده است و تا به امروز از سوى ناشران متعددى به زبانهاى عربى‏و فارسى به چاپ رسیده است، در میان تمام کتابهاى مذهبى، علمى، فلسفى، ادبى، تاریخى، روایى، اجتماعى وحدیث، از سه ویژگى خاص خود؛ یعنى تفسیر قرآن به قرآن، مباحث اجتماعى و مباحث فلسفى بهره برده استچنانکه علامه شهید و فیلسوف بزرگ، حضرت آیةاللَّه مطهرى در بیان عظمت آن مى‏گوید:

»من مى‏توانم ادعا کنم،»المیزان« بهترین تفسیرى است که در میان شیعه و سنى، از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است« امروز کمتر محققى‏وجود دارد که در رشته‏هاى علوم و معارف اسلامى بخواهد تحقیق کند و احتیاج به تفسیر المیزان نداشته باشد و کلیدحل مشکلات به وجود آمده‏اش را در آن کتاب گهربار نبیند

2 - لب اللباب

این کتاب تقریرات درس اخلاق استاد علامه طباطبایى است که در سالهاى هزار و سیصد و شصت و هشت و شصت ونه هجرى قمرى در حوزه علمیه قم، براى بعضى از طلاب جوان و روحانیون گرام ایراد فرموده‏اند

3 - اصول فلسفه و روش رئالیسم

کتاب ارزشمندى که با پاورقیهاى مرحوم استاد شهید مطهرى، بارها به چاپ رسیده و به زبان عربى نیز ترجمه شده‏است

4 - رساله محاکمات

این رساله شریف در یادنامه شهید آیةاللَّه قدوسى، از صفحه 269 - 347 به چاپ رسیده است

5 - رسالة الولایه

این رساله مشتمل بر پنج فصل است که در یادنامه مفسر کبیر استاد علامه سید محمد حسین طباطبایى از صفحه 250تا 305 به چاپ رسیده است

6 - على و فلسفه الهى

این رساله که به زبان عربى و فارسى به چاپ رسیده، با توجه به کوچکى حجمش، به دریاچه‏اى ژرف مى‏ماند که در ته‏آن انواع جواهرات قیمتى وجود دارد استاد در این کتاب به طور کلّى هدف فلسفه و موضوع فلسفه الهى را روشن‏مى‏کند و تقریباً سیزده فصل از گفتار گوناگون حضرت امیر7 را در موضوع‏هاى مختلف مورد بحث و بررسى قرارمى‏دهد

7 - قرآن و قانون تنازع بقا

8 - آموزش دین

9 - شیعه در اسلام

10 - قرآن در اسلام 11 - تفکر در قرآن

12 - بدایة الحکمه

13 - نهایة الحکمه

14 - سنن النبى(ص)

15 - حاشیه کفایه

16 - حاشیه بر اسفار مرحوم صدر المتألّهین

17 - رساله در توحید ذاتى

18 - رساله در اسماءاللَّه تعالى

ویژگى‏هاى اخلاقى مرحوم علامه طباطبایى

1 - ادب:

یکى از شاگردن علامه مى‏گوید:

»ایشان آنقدر مؤدب و متواضع بود و در حفظ آداب سعى بلیغ داشت که من کراراًخدمتشان عرض کردم آخر این درجه از ادبِ شما و ملاحظات شما ما را بى‏ادب مى‏کند، شما را به خدا فکرى به حال‏ما بکنید، از قریب چهل سال پیش تا به حال دیده نشده که ایشان در مجلس به متکا و بالش تکیه زنند، بلکه پیوسته درمقابل واردین مؤدب، قدرى جلوتر از دیوار و زیر دست میهمانان وارد مى‏نشستند، من شاگرد ایشان بودم و بسیار به‏منزل ایشان مى‏رفتم و به مراعات ادب مى‏خواستم پایین‏تر از ایشان بنشینم، ابداً ممکن نبود، ایشان برمى‏خاستند ومى‏فرمودند بنابراین ما باید در درگاه بنشینیم، یا خارج از اطاق بنشینیم« 2 - تواضع:

تواضع مرحوم علامه اظهر من الشمس است خاطرات فراوانى تلامذه و شاگردان ایشان نقل کرده‏اند؛ از آن جمله یکى‏از شاگردان ایشان مى‏نویسد:

از همان زمان طلبگى، ما در قم، که من زیاد به منزلشان مى‏رفتم، هیچ‏گاه نشد بگذارند باایشان به جماعت نماز بخوانیم و این غصه در دل ما مانده بود که ما جماعت ایشان را ادراک نکرده‏ایم، ایشان وقتى به‏مشهد مشرف شدند، به منزل ما وارد شدند، اطاق ایشان را در کتابخانه قرار دادیم، تا هر کتابى را که بخواهند بردارند،تا موقع نماز شد، من سجاده براى ایشان و یکى از همراهان که همراه ایشان بود پهن کردم و از اطاق خارج شدم که‏خودشان به نماز مشغول شوند و سپس من به اطاق داخل شده و به جماعت اقامه شده اقتدا کنم قریب یک ربع‏ساعت از مغرب گذشت صدایى آمد و آن رفیق همراه مرا صدا زد و چون آمدم گفت:

ایشان همینطور نشسته و منتظرشما هستند که نماز بخوانید عرض کردم من اقتدا مى‏کنم گفتند ما مقتدا هستیم عرض کردم استدعا مى‏کنم بفرماییدنماز خودتان را بخوانید فرمودند ما این استدعا را داریم عرض کردم چهل سال است از شما تقاضا نموده‏ام که یک‏نماز با شما بخوانم تا به حال نشده است، قبول بفرمایید با تبسّم فرمودند:

»یک سال هم روى آن چهل سال« یکى از فضلا و محققین معاصر مى‏گوید:

یک روز به قصد دیدار حضرت علامه به منزلشان رفتم و پیرمردى بعد از درزدن من، در را باز کرد و راهنمایى کرد به اطاقى که آن اطاق فرش نداشت و همانجا نشستم، مرحوم علامه آمدند و پس‏از سلام و احوال‏پرسى گفتند، چون در حال تشرف به آستان‏قدس هستم لذا فرشهاى اطاق را جمع کرده‏ایم این مطلب‏را گفتند سپس اظهار داشتند بروم یک قالیچه بیاورم و بیندازم کف اتاق تا بنشینیم و خواستند بروند که من با نرمى‏دستشان را گرفتم و گفتم هیچ احتیاجى به قالیچه نیست و روى عبا هم مى‏توانیم بنشینیم آن انسان وارسته با یک قیافه‏ملکوتى که هرگز از یاد نمى‏برم، فرمود:

»در این موقع عمرم درس آموزنده‏اى به من تعلیم دادى!« نمونه دیگر تواضع ایشان این است که وقتى دو نفر از طلاب سال اول و دوم نامه به ایشان مى‏نویسند و سؤالاتى مطرح‏مى‏کنند این مرد بزرگ با خط شریف خود جواب آن دو نامه را مى‏دهند، که عین دو نامه در صفحه 300 و 301 کتاب‏سیماى فرزانگان آمده است 3 - اخلاص:

علامه هرگز اجازه نمى‏داد کسى در حضورش از او تعریف کند یکى از علماى حوزه مى‏گوید:

از تفسیر المیزان درحضورش تعریف کردم فرمود:

تعریف نکن که خوشم نمى‏آید، و ممکن است خلوص و قصد قربتم از بین برود 4 - ذکر:

در یادنامه آن بزرگوار آمده است:

علامه در مراتب عرفان منازلى را طى کرده و اهل ذکر و دعا بود و در بین راه که او رامى‏دیدم غالباً ذکر خدا بر لب داشت در جلساتى که در محضرشان بودیم، وقتى جلسه به سکوت مى‏کشید دیده‏مى‏شد که لبهاى علامه به ذکر خدا حرکت مى‏کند 5 - توسل به ائمه اطهار:

یکى از فضلا مى‏گفت:

به مرحوم شهید مطهرى عرض کردم که شما فوق‏العاده از علامه طباطبایى تجلیل مى‏کنید وتعبیر »روحى فداه« را در مورد ایشان دارید، این همه تجلیل به خاطر چیست؟ آن مرحوم فرمود:

من فیلسوف و عارف‏بسیار دیده‏ام و احترام مخصوص من به ایشان نه به خاطر این است که ایشان یک فیلسوف است بلکه احترامم به این‏جهت است که او عاشق و دلباخته اهل بیت:

است علامه طباطبایى درماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح‏مقدس حضرت معصومه3 افطار مى‏کند ابتدا پیاده به حرم مطهر مشرف مى‏شد ضریح مقدس را مى‏بوسید سپس به‏خانه مى‏رفت و غذا مى‏خورد این ویژگى اوست که مرا بشدت شیفته ایشان نموده است 6 - سکوت:

شاگرد دیگر علامه مى‏گوید:

یکى از مزایاى عجیب ایشان این بود که با آن همه معلومات و قضایاى آموزنده و شیرینى‏که از اساتیدشان داشتند مع‏الوصف مى‏دیدید که اکثر اوقات مجلس با سکوت برگزار مى‏شد مگر اینکه از محضرشان‏سؤالى مى‏شد؛ مانند همان فردى که مولاى متقیان درباره او مى‏فرماید:

»من در گذشته برادرى الهى داشتم که اکثر روزگارش را به سکوت مى‏گذراند اما وقتى نوبت سخن به ایشان مى‏رسیدمجالى براى سخنگویى نمى‏گذاشت« علامه این چنین بود، مادامى که سؤالى نشده بود ابداً حرفى نمى‏زد و اکثر عمر و اوقات خود را به سکوت مى‏گذراند 7 - روحیه خدمت به اسلام:

حضرت علامه، علت اینکه از تبریز به قم آمدند و با آن مشکلات طاقت‏فرسا مواجه شدند، فرموده بودند:

»من که ازتبریز به قم آمده‏ام فقط و فقط براى تصحیح عقاید طلاب براساس حق و مبارزه با عقاید باطله مادیین و غیر هم‏مى‏باشد« و بر اساس همین روحیه بالاى خدمت به اسلام و جامعه اسلامى بود که وقتى به قم تشریف آوردند با اینکه از عهده‏تدریس علومى؛ مانند فقه و اصول و حدیث برمى‏آمدند، ولى وقت خود را وقف تدریس تفسیر و اخلاق و فلسفه وعرفان نمودند 8 - متانت:

یکى از فضلاى حوزه مى‏نویسد:

به یاد ندارم )در حدود مدت سى سال( که در طول این مدت حتى یک بار عصبانى‏شده باشد و بر سر شاگردان داد بزند یا کوچکترین سخن تند توهین‏آمیزى را بر زبان جارى سازد خیلى آرام و متین‏درس مى‏گفت و هیچگاه داد و فریاد نمى‏زد 9 - روحیه ایثار:

شاگرد ارزشمند علامه -ره- مى‏نویسد:

رساله‏اى در امامت نوشتم چون به پایان رسید آن را به حضور شریف استادعلامه طباطبایى -ره- ارائه دادم مدتى در نزد او بود و لطف فرمودند و یک دوره تمام آن را مطالعه فرمودند در یک‏جاى آن رساله دعاى شخصى درباره خودم کرده بودم که »بار خدایا! مرا به فهم خطاب محمدى9 اعتلا ده« در هنگام‏رد رساله به اینجانب فرمود:

»آقا! تا من خودم را شناختم دعاى شخصى در حق خودم نکردم بلکه دعایم عام است« 10 - انتقادپذیرى:

استاد علامه طباطبایى -ره- رفیقى داشت و از او خواسته بود که هرگاه عیبى از من دیدى به من تذکر بده تا خودم رااصلاح کنم 11 - لطافت روح و ترحم:

یکى از همسایگان علامه نقل مى‏کند:

علامه یک روز صبح به دنبال ما فرستاد )با اینکه براى کار شخصى به کسى‏مراجعه نمى‏کرد( رفتیم دیدیم که بسیار ناراحت است و نمى‏توانست مطالعه کند، معلوم شد که گربه در چاه حیات‏خلوت خانه افتاده و با آنکه مرتب براى آن غذا و گوشت مى‏ریخت؛ ولى بسیار ناراحت بود که چرا ما باید غفلت کنیم‏و سرچاه را باز بگذاریم و حیوانى در آن بیفتد، سپس دستور داد که مقنى بیاورند و در چاه را بکنند و گربه را بیرون‏بیاورند که همینطور هم عمل شد 12 - ساده‏زیستى و قناعت در زندگى:

یکى از تربیت‏یافتگان محضر علامه نقل مى‏کند:

علامه از وجوهات استفاده نمى‏کرد، روزى مقدارى وجوه خدمتشان‏بردم، فرمودند:

اگر از وجوهات باشد نمى‏پذیرم استاد معظم جناب آقاى مصباح مى‏فرمودند:

من خودم شاهد بودم که مرحوم علامه‏ره- در سنین 70 سالگى درکوچه‏هاى قم دنبال منزل اجاره‏اى بودند 13 - عبادت و بندگى:

شاگرد دیگر ایشان مى‏فرمایند:

استاد تمام لیالى ماه رمضان را تا صبح بیدار و مشغول عبادت و نوشتن بود وقتى به‏حضور شریف علامه تشرّف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود:

»آقا! دعاى سحر امام باقر7 را فراموش‏نکن که در آن بهاى جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفى از حور و غلمان نیست که اگربهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین‏تر است« البته کمالات اخلاقى حضرت علامه-ره- بیش از آن است که دراین مقال بگنجد و خود به تنهایى کتابى مبسوط را مى‏طلبد

سلام‏اللَّه علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیّا


ارسال شده در توسط موسی مباشری

زندگینامه حضرت آیت العظمی سید ابوالحسن مدیسه ای اصفهانی
مبارزات حضرت آیت الله سید ابوالحسن مدیسه ای اصفهانی
زندگینامه حضرت آیت الله ارباب
حکایت هایی از حضرت آیت الله ارباب
زندگی نامه امام خمینی (ره)
حضرت ایت الله بهشتی
حضرت ایت اله مدنی
حضرت ایت الله طالقانی
حضرت آیةاللَّه اشرفى اصفهانى
زندگینامه حضرت آیت الله بهجت(ره)
درسی در محضر استاد
شهید محمد علی رجایی
زندگینامه دکتر محمد جواد باهنر
مرحوم علامه طباطبایى
زندگینامه حضرت ایت الله العظمی امام خامنه ای
مروری بر زندگی حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
زندگینامه حضرت آیت العظمی میرزا محمدحسن شیرازی
زندگینامه شهید اول
زندگینامه حضرت آیت الله سید محمد حجت کوه کمره ای
زندگینامه علامه امینی رحمة الله علیه
حضرت آیت الله سید احمد خوانساری
زندگینامه حضرت آیت الله آقا نجفی قوچانی
زندگینامه سید جمال الدین اسد آبادی
زندگینامه شهید آیت الله سید محمدباقر صدر
زندگینامه حضرت ایت الله سید محمد صدر
آیت الله شیخ صدوق
حضرت آیت‏اللَّه حاج آقا حسین خادمی
زندگی نامه علامه سیطوطی
آیت الله سید حسن طباطبائی قمی
آیت الله سید حسین طباطبایی قمی
آیت الله میرزا محمد فیض قمی،
آیت ‌اللّه شیخ محمدتقی برغانی؛شهید ثالث
زندگانی شیخ مرتضی انصاری
زندگینامه آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی