20 شهریور - سالگرد شهادت آیةاللَّه حاج سید اسداللَّه مدنى
20شهریور، مصادف است با سالروز شهادت عالم ربانى و زاهد مجاهد آیةاللَّه حاج سید اسداللَّه مدنى به دست منافقین منحرف و تبهکار.
آیةاللَّه حاج سید اسداللَّه مدنى در سال 1323 هجرى قمرى در شهر دهخوارقان (آذرشهر) دیده به جهان گشود.
در سنین جوانى براى تحصیلعلوم دینى به قم عزیمت کرد و پس از گذراندن دروس مقدماتى نزدیک سه - چهار سال به تحصیل درس فلسفه در محضر امام امت(رضوان الله) پرداختو در جلسات درسى آیةاللَّه حجت نیز حضور یافته و از شاگردان برجسته آن مرحوم به حساب مىآمد.
آیةاللَّه مدنى از همان دورانى که در قم طلبه بود، مبارزات سیاسى خود را براى سرنگونى رژیم فاسد پهلوى آغاز کرد و به همین جهت در همانزمان از قم به آذرشهر تبعید شد.
پس از تبعید آیةاللَّه مدنى از آذربایجان عازم شهر مقدس نجف در عراق شد و تدریس و تحصیل خود را در آنجاشروع کرد و در درسهاى مرحوم آیةاللَّه سید عبدالهادى شیرازى، مرحوم آیةاللَّه حکیم و آیات عظام دیگر شرکت کرده و به دستور آیةاللَّه حکیمروزانه 13 تا 14 جلسه درس از کفایه، رسائل، مکاسب و لمعه را براى شاگردان تدریس مىکرد.
شهید مدنى اولین کسى بود که در جریان قیام 15خرداد سال 42 ملت م
سلمان و به پاخاسته ایران در نجف، از حضرت امام تبعیت کرده و در انتشار تلگرام آیةاللَّه حکیم به همین مناسب نقشبسزایى داشت.
آیةاللَّه مدنى در نجف سوابق مبارزاتى زیادى داشت، به طورى که در زمان حکومت عبدالسلام عارف که برادر عبدالرحمان عارف بود از طرفآیةاللَّه حکیم، که از مراجع بزرگ شیعه در آن زمان بود، فتوایى صادر شد با این عنوان که کمونیستى بودن، کفر و الحاد است.
در باره این فتوا ازطرف بعثیون و کمونیستهایى که در حکومت عراق رسوخ کرده بودند، اهانتهایى به ایشان شد و آیةاللَّه حکیم به عنوان اعتراض به این اعمال بهکوفه رفته بودند که در آن موقع مرحوم آیةاللَّه مدنى دست به عملى ابتکارى زده و طلاب را جمع کرده و کفن پوشیده و به منزل آیةاللَّه حکیم رفتندو از ایشان خواستند که دستور جهاد بدهند.
آیةاللَّه مدنى در سال 50 به فرمان امام امت جهت تدریس علوم دینى به خرمآباد رفته و در آنجا حوزه علمیه کمالیه به همت و تلاش ایشانتأسیس شد.
سپس بر اثر فعالیتهایى که علیه رژیم ستمشاهى داشت به نورآباد ممسنى، گنبدکاووس، بندر کنگان و مهاباد تبعید شد و بااوجگیرى انقلاب اسلامى از تبعید به قم بازگشته و پس از پیروزى انقلاب به د
عوت مردم همدان راهى این شهر شد.
آیةاللَّه مدنى در جریانتشکیل مجلس خبرگان از سوى مردم همدان به آن مجلس راه یافت و پس از شهادت آیةاللَّه قاضى طباطبایى که امام جمعه تبریز بود از سوىامام خمینى(رضوان الله) به عنوان نماینده امام و امام جمعه تبریز انتخاب شد و در همین سنگر بود که همچون جد بزرگوار خود حضرت على(ع) در محرابعبادت توسط منافقى تبهکار به شهادت رسید.
گوشهاى از ویژگیهاى شهید آیةاللَّه مدنىشهید آیةاللَّه مدنى پیش از هر چیز به طهارت نفس و تقوا اهمیت مىداد و حتى پیروزى بر دشمنان و طاغوتها را زمانى مفید و مؤثر مىدانستکه همراه با تقوا و اصلاح نفس باشد و با بیان گیرا و شیرین خود مىگفت:
ما باید بدانیم وقتى مىتوانیم از این پیروزى استفاده ببریم که اول خودمان نفسمان را اصلاح کرده باشیم؛ به این معنا که اگر نفسمان اصلاحنشده باشد پیروزى به هر حدى برسد، چاره دردهاى ما نخواهد کرد.
همه طاغوتها را سرکوب کردن وقتى به دردتان مىخورد که در مملکتِبدن خودمان حکومت اللَّه مستقر شده و حکومت طاغوت ریشهکن بشودو او خود حقیقتاً در ملک جان خویش حکومت الله را مستقر کرده و به قول امام عزیز، عمرى را در تهذیب نفس گذ
رانده بود.
داشتن نیروىجاذبه و دافعه قوى، از ویژگیهاى برجسته شهید مدنى بود؛ همان چیزى که به قول استاد مطهرى بیانگر شخصیت والاى اشخاص بوده و نشانگروجود پایگاههاى مثبت در افراد الهى است.
ایشان در این مورد حقیقتاً به جد بزرگوار خود على(ع) اقتدا کرده بود.
یکى از نزدیکان آیةاللَّه مدنى درباره این ویژگى ایشان مىگویند:
ایشان آنچنان جاذبه داشت که وقتى بچههاى خودمانى به ایشان مىرسیدند خیال مىکردند که با پدرشان یا محرم اسرارشان روبهرو شدهاندو آنچنان دافعه داشت که دشمنان خدا طمع در ایشان نمىکردند.
شهید مدنى در جهت علمى نیز عالمى کمنظیر بوده و از استادان معروف و برجسته حوزه به شمار مىرفت.
حضرت امام که سخنانشان همیشهمعیار دقیق و روشنى براى شناخت اشخاص و ویژگیهاى آنهاست درباره علم و دیگر خصوصیات ایشان چنین گفتهاند:
شهید مدنى از چهرههاى کمنظیرى بود که به حد وافر از علم، عمل، تقوا، تعهد، زهد و خودسازى برخوردار بودآیةاللَّه مدنى گرچه مقام علمى و عملىشان بسیار بالا بوده و مجتهد بلندمرتبه بوده و امام ایشان را به عنوان سید العلماء اعلام مىشناختند؛لیکن تواضعشان به حدى بود که هیچگاه اظهارى که
بیانگر علم و اجتهاد باشد نمىکرد و حتى از نوشتن رساله با وجود داشتن صلاحیت کاملو اصرار فراوان دیگران خوددارى مىنمود.
یکى از نزدیکان شهید مدنى در این باره مىگوید:
یک شب به مناسبت ازدواج یکى از برادرانى که نزد ایشان خدمت مىکرد، مجلسى ترتیب داده شده بود که ایشان هم حضور داشت، آن شبایشان بسیار خوشحال بود و براى آنها صحبت مىکرد، مىفرمود وقتى که من در نجف بودم عدهاى از من خواستند که رساله بنویسم، مخالفتکردم براى اینکه مرجعى چون حضرت آیةاللَّه خمینى - روحى له الفداء - وجود دارد و ما باید همه مقلّد چنین مرجعى باشیم.
آیةاللَّه مدنى عشق وافرى نسبت به ائمه اطهار داشت و این عشق سبب شده بود که به آن اسوههاى الهى اقتدا کند و همین اقتداى عملى به ائمهاطهار سبب گردید که ایشان به عنوان فرزند شایسته ائمه اطهار و مکتب و دین شناخته شود.
نقل قول زیر از زبان یکى از نزدیکانش، مؤیدمطلب است:
یکى از روحانیون که در نجف از شاگردان ایشان بود نقل مىکرد که یک روز ایشان آیةاللَّه مدنى سر کلاس درس مطلبى را بدین شرح نقلمىکردند که من در دو موضوع نسبت به خودم شک کردم یکى اینکه آیا به من که سید اسداللَّه مىگویند وا
قعاً سید هستم و دیگر اینکه آیا منشهید مىشوم یا نه؟ بعد به حرم امام حسین(ع) رفتم و در آنجا با ناله و زارى از امام خواستم که جواب سؤالات مرا بدهد.
بعد از مدتى یک شبامام حسین(ع) را در خواب دیدم که بالاى سر من آمد و دستى بر سر من کشید و این جمله را فرمود:
یا بُنَىَّ أَنْتَ مَقْتُول که جواب دو سؤال من درآن بود، ایشان مرا فرزند خود خطاب کرد؛ یعنى من سید و از نسل پیامبرم و به من بشارت داد که در راه دین کشته مىشوم.
سرانجام در تاری10/06/60 زمان موعود رسید و بشارت جدش به حقیقت پیوست و آیةاللَّه سید اسداللَّه مدنى پس از عمرى تهذیب نفس،تلاش در راه دین و ارشاد مردم همچون جد بزرگوارش على(ع) به دست منافقى از تبار ملجمیان به شهادت رسید و فوز عظیم یافت.
امام خمینى در شهادت این عالم متقى فرمودند:
با شهید نمودن یک تن دیگر از ذریه رسولاللَّه9 و اولاد روحانى و جسمانى شهید بزرگ امیرالمؤمنین(ع) سند جنایت منحرفان و منافقان بهثبت رسید.
سید بزرگوار و عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات حجةالاسلام والمسلمین شهید عظیمالشأن مرحوم حاج سید اسداللَّهمدنى - رضواناللَّه علیه - همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت
به دست منافقى شقى به شهادت رسید.
اگر با به شهادت رسیدن مولاىمتقیان، اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنى هم آرزوى منافقان را برآورده خواهد کرد.
خط سرخ شهادت خط آل محمد و على است، و این افتخار از خاندان نبوت و ولایت به ذریه طیبه آن بزرگواران و به پیروان خط آنان به ارثرسیده است.
درود خداوند و سلام امت اسلامى بر این خط سرخ شهادت و رحمت بىپایان حق تعالى بر شهیدان این خط در طول تاریخ وافتخار و سرفرازى بر فرزندان پرتوان پیروزىآفرین اسلام و شهداى راه آن.