حضرت آیةاللَّه اشرفى اصفهانى
زندگى شهید اشرفى
آیةاللَّه شهید حاج شیخ عطاءاللَّه اشرفى اصفهانى در سال 1282 در خمینىشهر اصفهان متولد شد و در همان شهرتحصیلات دینى خویش را شروع کرد پس از مدتى براى ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت نمود و در حوزه اصفهان بهتحصیل اصول و فقه پرداخت ایشان پس از 20 سال اقامت در خطه اصفهان براى تکمیل علم و کسب معارف بیشتر،راهى حوزه علمیه قم گردید و مدت 23 سال نزد علماى بزرگى چون آیةاللَّه العظمى حائرى و آیةاللَّه العظمى بروجردىکسب علم و دانش نمود وى پس از راهیابى به مقام والاى علمى، در سن 40 سالگى به درجه اجتهاد رسید و در حوزهعلمیه قم مشغول تدریس گردید، پس از چندى آیةاللَّه اشرفى از جانب آیةاللَّه بروجردى مسؤولیت امتحانات طلاب رابه عهده گرفتند در سال 1330 شهید اشرفى به اتفاق دو تن از علماى دیگر از سوى مرحوم آیةاللَّه بروجردى به شهرکرمانشاه اعزام شدند تا اداره حوزه علمیه را به عهده بگیرند به این ترتیب دوران 27 ساله تبلیغ و ارشاد مردم آنسامان توسط این بزرگوار آغاز گردید آیةاللَّه اشرفى در دوران مبارزه علیه ظلم شاهى، پیوسته از روحانیون پیشگام و مبارزى بود که همگام با امام به پیشمىرفت تا انقلاب اسلامى به ثمر رسید به همین خاطر در تیرماه سال 1357 نظام طاغوتى شاه که نمىتوانست او راتحمل کند اقدام به دستگیرى آن شهید بزرگوار نمود چهارمین شهید محراب پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ماه ذیحجه 1399 از سوى امام امت به امامت جمعهکرمانشاه منصوب گردید و در این سنگر بزرگ به فعالیت پرداخت و سرانجام پس از یک عمر تلاش در راه حق و قیامبراى تعالى دین و جامعه در روز 23 مهرماه سال 61 توسط عنصرى پلید از تبار اشقیا و از مهرههاى استکبار جهانى کهاز عوامل منافقین بود به شهادت رسید
گوشهاى از خصوصیات و ویژگیهاى آیةاللَّه اشرفى
ساده زیستى
آیةاللَّه شهید اشرفى در سادهزیستى الگو بود و این موضوع در تمام وجود و زندگى این شخصیت بزرگوار تجلى پیداکرده بود از نوع و کیفیت خانه تا وضعیت لباس و پوشاک و چگونگى غذا و همگى در صفت سادگى اشتراکداشتند در یک خانه کوچک و مختصر زندگى مىکرد دوستداران ایشان چند بار درصدد تعویض خانه مسکونى ایشانبرآمدند و ایشان نپذیرفتند و فرمودند من چند روز دیگر بیشتر زنده نیستم و همین منزل خوب است وى با وجودضعف و کسالت ناشى از پیرى، اکثر شبها غذایش نان خشک آبزده با اندکى شیر یا پنیر بود و در جواب توصیهفرزندانش که مىخواستند غذایش را تغییر دهند مىگفت:
جوانان ما در سنگر نان خشک مىخورند، این براى ما زیادهم است
تواضع و فروتنى
آیةاللَّه اشرفى در تواضع نیز الگوى تمام عیار بودند و رفتارشان بهترین درس تواضع براى اطرافیان بود ایشان به خاطرتواضعى که داشتند، اکثر کارها را خود انجام مىدادند و حتى به نزدیکترین اشخاص خانواده کار خویش را ارجاعنمىنمودند آیةاللَّه اشرفى با عظمت و مقام والایى که داشت همیشه درب منزل را شخصاً به روى مراجعین باز مىنمود و با دستلرزان از میهمانان پذیرایى مىکرد تواضع این بزرگوار به حدى بود که اشخاص را واقعاً به تعجب و حیرتوامىداشت وى با اینکه داراى مقام علمى شامخى بود همواره مىگفت:
من بچه طلبهاى بیش نیستم
خدمت به فرهنگ اسلامى
چهارمین شهید محراب آیةاللَّه اشرفى از آنجا که خود را خادم به اسلام و قرآن مىدانست در راه بسط و گسترش فرهنگاسلامى، کوشش زیادى مىنمود و در راستاى این خدمت بود که موارد زیر را با جدیت دنبال کرد:
1 - تأسیس حوزه علمیه امام خمینى در کرمانشاه و اداره این حوزه با بیش از 60 نفر طلبه
2 - بازسازى مدرسه مرحوم آیةاللَّه بروجردى
3 - توسعه کتابخانه مدرسه مرحوم آیةاللَّه بروجردى، که قریب دو هزار جلد به کتابهاى آن اضافه نمودند
4 - تأسیس حوزه علمیه براى خواهران که پس از شهادت ایشان به نام حوزه علمیه شهید محراب نامگذارى شد
ایجاد وحدت بین شیعه و سنى
آیةاللَّه اشرفى بیشترین کوشش را در جهت ایجاد وحدت بین شیعه و سنى مىنمودند ایشان با علاقه شدیدى که بهاین امر داشتند، سمینارهاى متعددى را به همین منظور در شهرهاى مختلف استان؛ بویژه در شهرهایى که برادران اهلسنت زیاد بودند تشکیل مىدادند، که اثرات بسیار مطلوبى در پى داشت
جامع علم مفید و عمل صالح
شهید بزرگوار آیةاللَّه اشرفى عامل به علم بود و همیشه علم و عملش همگام بود او ضمن برخوردارى از علم کامل،عمل صالح را نیز نردبان تقرب الهى قرار داده بود امام عزیز1 درباره علم، عمل صالح و تقواى ایشان چنین فرمودهاند:
»شهید عزیز محراب، امام جمعه ما از آن شخصیتهایى بود که اینجانب یکى از ارادتمندان این شخص والامقام بوده وهستم این وجود پربرکت متعهد را قریب به 60 سال است، مىشناختم مرحوم بزرگوار حضرت حجةالاسلام والسلمین حاج آقا عطاءاللَّه اشرفى را در این مدت طولانى به صفاى نفس وآرامش روح و اطمینان قلب و خالى از هواى نفسانى و تارک هوا و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالحمىشناختم و در عین حال مجاهد و متعهد و قوىالنفس بود« از آنجا که همواره قدر و منزلت علما براى عموم ناشناخته است و فقط صاحبان فضیلت و معنویت هستند که مىتواننداز ارزش وجودى چنین کسانى سخن بگویند، بهتر آن است که زمام قلم را به زمامدار فضیلت و معنویت امام خمینى1بسپاریم و با دیگر خصوصیات چهارمین شهید محراب از تراوش روحافزاى رهبر کبیر انقلاب آشنا شویم
امام(ره) در بخشى از پیام خود مىفرمایند:
» او در جبهه دفاع از حق؛ از جمله اشخاصى بود که مایه دلگرمى جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز »رجال صدقواما عاهدوااللَّه علیه« بود و رفتن او ثُلْمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگوار نمود سعادتمند آنان که عمرىرا در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند و در آخر عمر، زمانى به فیض عظیمى که دلباختگان به لقاءاللَّه آرزومىکنند، نایل آیند چه سعادتمند و بلند اخترند آنان که در طول زندگى خود کمر همت به تهذیب نفس و جهاد اکبربسته و پایان زندگى خویش را در راه حق پیوستند چه سعادتمند و پیروزند آنان که در نشیب و فرازها و پستى وبلندیهاى حیات خویش به دامهاى شیطانى وسوسههاى نفسانى نیفتاده و آخرین حجاب بین محبوب و خود رامحاسن غرقه به خون نموده و به قرارگاه مجاهدین فى سبیلاللَّه راه یافتند و چه سعادتمند و خوشبختند آنان که به دنیاو زخارف آن پشت پا زده و عمرى را به زهد و تقوا گذرانده و آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامهجمعه با دست منافقین و منحرفین شقى، نایل و به والاترین شهید محراب که با دست جنایتکار اشقى الاشقیاء به ملاءاعلا شتافت، ملحق شدند« یاد این شهید محراب و همه شهداى انقلاب اسلامى گرامى و راه پرافتخارشان
همواره پر رهرو باد